Web Analytics Made Easy - Statcounter

تین نیوز

روانشاد استاد احمد حامی که به پدر راهسازی در ایران مشهور است در سال 1286 شمسی تهران در تهران متولد شد و در تاریخ جمعه 7 بهمن ماه 1379 درگذشت و  آرامستان بهشت سکینه کرج در جوار دوست  و پدر عروس خود، استاد پروفسور شمس به خاک سپرده شد.

وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان توفیق، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دارالفنون و تحصیلات عالی را  در سال 1308 پس از  کسب موفقیت در کنکور گزینش محصل برای اعزام به خارج   پشت سر گذاشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

استاد حامی در این مرحله از زندگی خود، ابتدا تحصیلات عالی خود را در شهر برلین آلمان آغاز کرد ولی پس از یک سال  به عللی همراه عده ای دیگر از دانشجویان ایرانی به کشور باز گردانده شد.

درسال 1309 به سوئیس اعزام و دوره مهندسی راه وساختمان را با درجه ممتاز در پلی تکنیک دولتی  زوریخ (EPFZ) به پایان رسانید و در سال 1315به ایران/تهران باز گشت.

تصویر استاد در 1307 بیست ویک سالگی قبل از اعزام به خارج

پس از بازگشت به ایران همزمان با خدمت وظیفه رئیس اداره راه استان تهران و ضمن آن استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران مستقر درطبقه فوقانی دارالفنون نیز بود.( که بعدا به محل فعلی در دانشگاه تهران منتقل شد)

استاد در دوران خدمت نظام

استاد به موازات تدریس دانشگاهی در سازمان برنامه که در نیمه دوم  دهه 20 و پس از جنگ تاسیس شد) از ابتدا حضور موثر داشت و مدتی مدیریت راه یا ارتباطات سازمان  برنامه تازه تاسیس را عهده دار بود.  در ادامه در وزارت راه ، مدیر کل فنی وزارت راه و بالاخره در سال ۱۳۳۴ دوران وزارت سرلشکر  ولی الله انصاری معاون فنی  وزارت راه شد. قدیمی های وزارت راه از دوران معاونت فنی ایشان خاطرات شنیدنی داشتند.

در دی ماه سال 1335 فوران یک چاه نفت در قم خبر ساز شد، از متخصص خارجی برای مهار آن  دعوت به عمل آمد و وزیر راه را مامور سر پرستی این کار کردند.

به رای و نظر استاد، وزیر راه در استقبال از متخصص خارجی در فرودگاه مهرآباد پروتکل و شان یک وزیر یا سرلشکر را رعایت نکرده بود.  استاد به نحو خاص خود مراتب اعتراض به وزیر را اعلام و به رای خود با پست معاون فنی وزارت راه وداع کرد  و پس از آن تاریخ، دیگر هیچ سمت دولتی به جز استادی دانشگاه را تقبل نفرمود.

نقل از خود استاد در اوایل دهه 40 دکتر علی امینی از ایشان برای پست وزیر راه برنامه خواسته بود که با سختگیری های استاد برنامه ایشان را تحمل نکردند و مهندس جمال گنجی برای وزارت راه معرفی وانتخاب شد.

روانشاد استاد مهندس حامی  طی 46 سال علاوه بر دانشکده فنی، در پلی تکنیک تهران ( دانشگاه امیر کبیر) ، دانشکده فنی تبریز و فارابی اصفهان سابقه تدریس داشتند.

با جمع کثیری از اساتید و  دانش آموختگان دانشکده ها انس و الفت خاص و ارتباط معنوی داشتند. که از این میان  لطف ایشان شامل حال  بعضی بیشتر از بعضی دیگر شد، شاید به دلیل مجالست و همکلامی بیشتر  از آن جمله:

- شاد روان مهندس کمالی

- شاد روان دکتر قالیبافان

- شاد روان دکتر مرتضی زاهدی ( که هنوز من پرواز و نبودن اورا باور ندارم)

- جناب آقای دکتر هرمز فامیلی

- جناب آقای دکتر محمد شکرچی زاده

- جناب آقای دکتر امیر محمد طباطبایی (که استاد ایشان را جانشین خود در تدریس روسازی/ راهسازی می دانستند)

از میان مقامات پیشین  وزارت راه، علاقه خاصی به  شاد روان  مهندس حسن شالچیان وزیر خوشنام و راه در چند دوره و از دولتمردان پس از انقلاب لطف خاصی به جناب آقای دکتر محمد تقی بانکی داشتند.

 لطف استاد به گروه شاگردان پیشین و سازندگان ایران دیروز و امروز را در یک مقاله و چند نام  و یا صاحب نامان نمی توان خلاصه کرد. ذکر اسامی و افراد کتابی مفصل خواهد شد که نه من می توانم بنویسم و نه در حوصله خواندن است.

نفر سوم از راست استاد مهندس احمد حامی و نفر چهارم مهندس حسن شالچیان

از چپ به راست: دکتر محمد شکرچی زاده ، شادروان مهندس کمالی، روانشاد استاد حامی در سال های پایان عمر، دکتر مرتضی زاهدای که هنوز رفتن اور را باور ندارم.

 

از راست به چپ: نفردوم استاد حامی، نفرسوم دکتر هرمز فامیلی دکتر محمد تقی بانکی که احترام ایشان نسبت به استاد و‌ علاقه  استاد به 
ایشان قابل توجه بود. دکتر محمد شکرچی زاده در کنار استاد

داستان بازنشستگی استاد از تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران: 

در سال 1350  زمانی که دکتر نهاوندی  به ریاست دانشگاه تهران منصوب شد. تصمیم گرفت ( به او توصیه شده بود) که اساتید قدیمی و به اصطلاح استخوان دار دانشگاه تهران را باز نشسته کند، تا جا برای نسل یا گروه جدیدی گشوده شود، استاد می فرمود روزی که مطابق معمول با خیالی خوش از در شرقی وارد دانشکده شدم، رئیس دانشکده در پای پله به استقبالم آمد و از میان  دسته ای کاغذ یکی را به من داد، خواندم،  فهمیدم که افتخار بازنشستگی نصیبم شده، حکم را دکتر نهاوندی باعنوان رئیس دانشگاه تهران امضا کرده بود.

تا خواندم با عجله خود را به ساختمان و اتاق رئیس دانشگاه رساندم.  وارد اتاق منشی شدم خود را معرفی کردم، گفت جلسه و مهمان دارند، تکه کاغذی برداشتم یاد داشت کوتاهی در یک سطر نوشتم   امضا کردم. یک پاکت کوچک از منشی گرفتم یادداشت رادر پاکت گذاشتم درآن را بستم به منشی دادم و به دانشکده برگشتم.

 در ورود به دانشکده دیدم رئیس دانشکده شتابان و  نگران به استقبالم آمد که فلانی برای رئیس دانشگاه چی نوشتی با داد و بیداد خواسته شما فوری به ایشان مراجعه بفرمایید.

 داستان ملاقات استاد با رئیس وقت دانشگاه،  به اضافه داستان  و پیام یا هدیه استاد به وزیر راه سرلشکر انصاری را به بعد موکول می کنیم. البته استاد به تدریس در سایر دانشکده ها  و همکاری با مرکز تحقیقات ساختمان  ومسکن و… ادامه دادند ولی دانشکده فنی دانشگاه تهران در واقع کانون علایق استادبود.

عبارات و جملاتی که از استاد  به کرات شنیده شده و  نقل محافل مهندسی است:

- این مملکت عاشق می خواهد

 - ⁠هیچ وقت نگویید نمی شود بگویید چگونه می شود؟

-⁠- ⁠دیدی ولی دقت نکردی

⁠- ⁠حرف حسابی دو کلمه بیشتر نیست.

 ⁠- ⁠وقتی از کسی علت قصور در کاری را می پرسی جواب تیپ این است: بشین برات بگم

 - همه آدم های نادرست دزد نیستند ، بعضی ها سزند

 و بسیاری عبارات نغز دیگر.

اما آخرین جمله ای  که از ایشان آخری دهان به دهان می چرخد: دل هرایرانی که برای ایران نمی تپد بهتر است هرگز نتپد.

 داستان  این عبارت از این قرار است:

 در دهه هفتاد روزهای پنجشنبه حوالی ظهر برنامه ای از رادیو پخش می شد که در آن با قرار قبلی به خانه یا محل کار مشاهیر اغلب سالمند مراجعه و با آنان مصاحبه  و از رادیو پخش  می کردند. مصاحبه با استاد حامی کار آسانی نبود ، مصاحبه کننده را کلافه می کرد. اما به سراغ  او  هم رفته بودند.  

مصاحبه انجام شده با استاد  هیچ وقت از رادیو پخش نشد.اما یک جمله از مصاحبه استاد آرم برنامه شد. و قبل از مصاحبه با افراد این شعار با صدای گیرای خود استاد از رادیو پخش می شد: «دل هر ایرانی که برای ایران نتپد، بهتر است هرگز نتپد»

تذکر: حلقه شاگردان و ارادتمندان استاد آنقدر گسترده است که ذکر نام همه آنها  سر به صدها صفحه می زند  نام های مشروحه بالا بیشتر حلقه محدود  یاران پایه گذار روز بتن، شانزدهم مهر، طرح های برتر بتنی است که باید به آنها اسامی اساتیدی چون: زنده یاد پروفسور رمضانیان پور، دکتر تدین ،  مهندس جلال زاده ( که خاطره های قابل توجهی از استاد را به یاد دارد) مهندس امین پور، مهندس عظیمی، مهندس واعظی، دکتر کلهری، دکتر چینی، مهندس بریجانی و…  را افزود ( به علت کثرت اسامی از همه  اساتید و بزرگانی که به علت ضعف حافظه و یا کثرت حلقه دوستداران استاد نام  نیک آنها در این مختصر  نیامده جدا پوزش می خواهم.)

استاد در دوران بازنشستگی  

بنا به درخواست  و اصرار مدیران مربوط و مرتبط با امور آبادانی ایران عزیز که اغلب  افتخار شاگردی استاد را داشتند در  بیشتر روزهای هفته به یکی از مراکز تهیه واجرای پروژه های راه، راه آهن ، پل ها و به طور کلی پروژه های آبادانی کشور سرکشی می فرمودند. بیشترین روزهایی که من از محضر استاد فیض بردم هفته ای دو نیمروز ی بود که به مشاور راه آهن مترا تشریف می آوردند و به آن بیافزایید بعضی جاهای دیگر ( از جمله  سفر شیراز که به اتقاق جناب آقای دکتر امیر محمد طباطبایی و همچنین زاهدان و مشهد )،..و به دفعات در منزل استاد در خدمت  ایشان  بوده ام. حاصل این دیدارها ثبت ده ها فرموده استاد در خصوص مسایل توسعه ملی و تصمیم گیری یا تصمیم سازی ها بوده است که بعضی را من گفته ام و مستند نموده اند و در روزهای بتن  کلیپ آنها را تکه تکه پخش می کنند، عکس زیر یادگار ان دوران  و یکی از دیدار ها در دهه ۶۰ است:

استاد در کمال سلامت و یکپارچه احساس و یک دنیا مطلب. ما هم بالنسبه جوانتر و گوشی شنوا و حافظه…راستی عکس هم عکس های  قدیم  چقدر آدم را جوان و سرحال نشان می دهد.

از دیگر جاهابی که استاد به آنها علاقمند بودند و رابطه خودرا با آنها قطع نکردند یکی آزمایشگاه مصالح ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران بود که حلقه واسط  جناب آقای دکتر محمد شکرچی زاده بودند، و دیگری مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن که ابتدا جناب آقای دکتر هرمز فامیلی از استاد برای مشاوره عالی در این مرکزدعوت فرمودند و حضور موثر  استاد در این مرکز تداوم  یافته بود.

در  اوایل دهه 60 قبل از مشاور مترا، به تشویق استاد و کمک  جناب دکتر طباطبایی،  من یک کار تحقیقاتی روی آسفالت گوگردی را در مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن آغاز و به ضرورت ادامه کار و آزمایش ها را در آزمایشگاه مکانیک خاک وزارت راه  وترابری دنبال کردم که مشروح ماجرا از حوصله این یادداشت خارج است.

از استاد برای سخنرانی در کنفرانس ها، گردهمایی ها و جلسات مهم جاهای مختلف  دعوت به عمل می آمد، حرف های ایشان  همیشه بدیع، سازنده  افکارعمومی، راهنما، گره گشا و … بود. فرموده ها و آموزه های ایشان در بسیاری جاها را یا مستقیما شنیده ام و یا خودشان نقل فرموده اند. نقل همه فرموده های استاد  که یک به یک شنیدنی  هستند طولانی می شود  لذا ازمیان همه  آنها من به یک مورد قناعت می کنم  که کوتاه است و شنیدنی:

زمانی که اعراب حاشیه خلیج  فارس شیطنت کرده و نام خلیج همیشه فارس را به غیر آن می گفتند وزارت خارجه جلسه ای برگزار کرد و صاحبنظران دلایل تاریخی و مستند خود را درمورد  نام « خلیج فارس» ارائه می کردند.

 وقتی نوبت سخنرانی استاد  شد، در یکی دو دقیقه نظر خود را  به شرح زیر اعلام  فرمودند : 

اعراب نام تنگه هرمز را انکار نکرده اند. پیشینیان ما  نام دریای جنوب کشور خود را  «فارس » و نام تنگه ورود به آنرا ««هرمز» گذارده اند یعنی نگاهبانی از دریای خود را به «اهورا مزدا» سپرده اند، خلیج را ما « فارس» نامیده ایم . این سخنرانی  موجد افکار عمومی از عمق جان استاد گفته شد و با اقبال عمومی گسترده ای مواجه شد.

درخاتمه تالیفات استاد در موارد فنی و تاریخی متعدد و همه آنها محل رجوع  و استناد فنی وتاریخی هستند . تعداد و نام آنها را همه می دانند و یا در جاهای مختلف در دسترس است. لذا از درج نام تالیفات استاد صرفنظر می کنم.

اگر عمری  باشد و چشمی باقی بماند و حافظه سلامت خود را حفظ کند، به تدریج بعضی از فرموده های استاد را یکی یکی  خلاصه و به استحضار علاقمندان می رسانم.

باسپاس از توجه وحوصله

  آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

منبع: تین نیوز

کلیدواژه: دانشگاه تهران ایران باستان دانشکده فنی دانشگاه تهران احمد حامی جناب آقای دکتر دانشگاه تهران رادیو پخش دانشکده فنی وزارت راه شاد روان وزیر راه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۶۸۲۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیام محمدعلی اسلامی ندوشن به خاتمی چه بود؟ / شاهنامه نمی گذارد ایران در خواب غفلت باقی بماند / ادیبان و فیلسوفان بزرگی که عامل تهاجم فرهنگی اعلام شدند

گروه اندیشه: زمانی کشور می تواند امیدوار به توسعه و پیشرفت باشد که بداند آخرین پیام های فیلسوفان، متفکران و به ویژه ادیبانش در سال های آخر عمر و به ویژه در لحظه های پایان زندگی چیست؟ و در آخرین لحظات حساس که لحظه ها را در می یابند تا آخرین پیام های را برای سعادت آدمیان بگویند، برچه نکاتی تاکید می کنند. به عبارت دیگر آخرین توصیه هایشان برای رهایی آدمیان چیست؟

«تلاشی این سال‌ها در باره فردوسی و شاهنامه آغاز شده است، خود نشانه آن است که هر گاه ایرانی در بزنگاه قرار می گرفته دست توسل به این کتاب دراز می کرد. اکنون در برابر برخورد با تمدن صنعتی ما در چنین وضعی هستیم. چنانکه می دانیم محتوای شاهنامه نبرد نیکی با بدی است. ایرانیان سرانجام نیکی را بر بدی پیروز می کنند. فردوسی می گوید:
مرا دانش و دین رهاند درست‌
شاهنامه نمی گذارد که ایرانی در خواب غفلت باقی بماند. »

تصویر دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن در حال قرائت پیام

شاید این پیام، که فیلم اش در شبکه های اجتماعی درحال دست به دست شدن است، از آخرین پیام های استاد اسلامی ندوشن باشد. صدایی که حکایت از آرامش او می کند، و متفکرانه، که گویی از اعماق هستی، هدیه ای برای ایرانیان فراهم کرده؛ کلامی اینچنین محکم را برای ایرانیان به یادگار می گذارد. یادگاری برای رهایی ایرانیان.

دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشَن ( تولد ۳ شهریور ۱۳۰۳ – و تولدی دیگر ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱) شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم، حقوق‌دان و پژوهش‌گر ایرانی بود. او دانش‌آموختۀ حقوق بین‌الملل از فرانسه بود و پس از بازگشت به ایران، در آغاز قاضی دادگستری شد، اما پس‌از چندی به دعوت فضل‌الله رضا به دانشگاه تهران رفت. و به دلیل آثارش در ادبیات، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و به تدریس نقد ادبی و سخن‌سنجی، ادبیات تطبیقی، فردوسی و شاهنامه، شاهکارهای ادبیات جهان» در دانشکده ادبیات، و تدریس تاریخ تمدن و فرهنگ ایران در دانشکده حقوق پرداخت. اسلامی ندوشن، ۱۳۵۹ از دانشگاه تهران بازنشسته شد. آخرین فعالیت او در ایران، تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تدریس مکتب‌های ادبی جهان به دانشجویان دکترا بود.

اسلامی ندوشن برخی از آثارش را با امضای مستعار «م. دیده‌ور» منتشر می‌کرد.۱۳۴۲، کتاب ابر زمانه و ابر زلف وی، کتاب برگزیده سال انجمن کتاب شد. او در مدت ۷۰ سال، بیش‌از ۷۰ کتاب و صدها مقاله درباره فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی نوشت. تأسیس فرهنگ‌سرای فردوسی و انتشار فصل‌نامهٔ هستی از کارهای او در اعتلای فرهنگ و ادب فارسی است.


خاطره دعایی در باره اسلامی ندوشن

سید محمود دعایی در مراسمی که به یاد مرحوم اسلامی ندوشن در خانه علوم انسانی برگزار شده بود گفت: « از استاد اسلامی ندوشن چند خاطره کوتاه دارم. فکر می کنم که نقل آن بد نباشد. اولا شخصیتی که ایشان داشتند و در ذهن ما بود انسان فرهیخته ای که خیلی فراتر از زمان خودش و فراتر شخصیت های پیرامونی خودش نقش و ارزش داشت. مجیز هیچ کسی را نمی گفت. عنصر ادبی فرهیخته ارجمندی بود که در کشور تحت تاثیر شانتاژها قرار نمی گرفت. به خاطر ایراندوستی، زمانی که ایران پرستی و جشن های ۲۵۰۰ را راه انداختند، هیچ اظهار نظری نکرد. و اینگونه رژیم گذشته را آزرد. و خودش را در تنگنایی قرار داد که در انزوا قرار بگیرد. و این انزوا را خودخواسته بهش افتخار کرد. اما در دوران انقلاب اسلامی هم برای هیچ کسی سری تکان نداد، و راهی را که تصور این شود می خواهد بهره ای بگیرد، از خود نشان نداد. اما وقتی درک کرد یک همشهری شایسته اش، یک انسان در طراز خودش، از شاگردان و عاشقان راه و منش خودش، به همت این مردم در موقعیتی قرار گرفته که در صدر است، و به ریاست جمهوری این کشور انتخاب شده است، برای اولین بار در تاریخ زندگی اش در ارتباط با شخصیت های تاثیرگذاری سیاسی کشور مقاله نوشت. مقاله را برای ما فرستادند و در روزنامه اطلاعات چاپ کردیم. بعد از پیروزی آقای خاتمی گفت که:

ساقیا آمدن عید مبارک بادت

آن مواعید که کردید نرود از یادت»

سید محمود دعایی

او در ادامه گفت: «در این گفته هم نصیحت کرد و هم نیاز جامعه را و امید امثال خودش و آن دولت را بیان کرد. البته طبیعی بود که مخالفان حضور کاکا را، برنتابند. و در روزنامه متفاوت با ما مطلبی خیلی سخت و سنگین و تهمت آمیز علیه اش نوشتند. بغض اش ترکید، پاسخ داد، پاسخ اش را چاپ کردیم. با ما رابطه برقرار کرد، در چند مناسبت قدم روی چشم ما گذاشت علیرغم شخصیت والا و ارجمندی که داشت، به تفقد از ما آمد.»

شاید منظور مرحوم دعایی ستون «نیمه پنهان» در روزنامه کیهان بوده است که در آن اغلب نویسندگان، متفکران، وفیلسوفان ایرانی مانند محمدعلی اسلامی ندوشن، داریوش شایگان، محمود دولت‌آبادی، و بسیاری دیگر را به عنوان عنوان تئوریسین‌ها و مجریان تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی غربی و خائن به کشور یاد می کرد.

عطاالله مهاجرانی و خاطره استیضاح

زمانی که خانواده اسلامی ندوشن تصمیم گیرفتند پیکر او را به ایران منتقل کنند، عطاالله مهاجرانی با ذکر خاطره ای در باره استیضاح او، و مشورتی که اسلامی ندوشن در این باره کرده بود در روزنامه اعتماد نوشت: «در ماجرای استیضاح با او مشورت کردم.گفت:«برای رای آوردن تلاش نکن، ببین چه سخنی به یادگار می‌ماند، وزیران می‌آیند و می‌روند، البته خوشحال می‌شوم که وزیر بمانی، اما ببین چه چیزی بزرگ‌تر از وزارت است! برای مجلس نمایندگان صحبت نکن، برای مجلس مردمان و ساحت سخن صحبت کن!»

عطاالله مهاجرانی

مهاجرانی می گوید که سپس این بیت‌ها را از شاهنامه آرام و با تانّی خواند. انگار در حضور حکیم طوس زمزمه می‌کرد:

جز از آشتی ما نبینیم روی نه والا بود مردم کینه‌جوی

نه والا بود خیره خون ریختن نه این شاه با بنده آویختن

سبکسار مردم نه والا بود وگر چه به تن سرو بالا بود

چنین بال و این چنگ‌های دراز نه والا بود پروریدن به ناز


سخنان اصغر دادبه و ژاله آموزگار

یک روز پس از بازگشت پیکر استاد محمدعلی اسلامی ندوشن به خاک وطن، آیین بدرقه و تشییع او ابتدا از محل دانشکده ادبیات تا دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد و سپس چهره های دانشگاهی و فرهنگی کشور برای تکریم و تمجید از او و آثارش در موسسه اطلاعات گرد هم آمدند.

اصغر دادبه

اصغر دادبه درباره زمینه تحقیقات اسلامی ندوشن توضیح گفت: «تخصص اسلامی ندوشن در زمینه ای بوده است که نمی گویم دیگران تجربه نکرده و نیازموده اند اما کسی مانند او تلاش نکرده است. بدیهی است که تخصص او در ایران شناسی بود اما کسی مانند او این کار را نکرد.» او با بیان اینکه ذهن اسلامی ندوشن درباره ایران بود، افزود: «روزی اسلامی ندوشن گفت، ایران هرگز تنها نخواهد بود. باید این ایده و اندیشه را دنبال کنیم.»

ژاله آموزگار نیز با بیان اینکه گوهر گران بهای ایران به سرزمینش بازگشته است، گفت:«اسلامی ندوشن به ایران بازگشت تا راه و رسم وطن دوستی و وفاداری را بیاموزد. این فرزند صالح و خلف ایران، کوه ها، رودهای کم آب و پرآب را عاشقانه دوست داشت.» این ادیب با تاکید بر اینکه ندوشن دانشمندان بی مانند را بزرگ داشت و به دیگران آموخت تا بزرگشان بدارند، گفت: «او در حسرت ایران در غربت چشم فروبست اما چشمانش نگران بود تا زمانی که چشمانش را در ایران ببندند.» او افزود:« ایران، سرزمین ما، چگونه عشقی است دوست داشتن تو که در دل ما نهفته است، که گاه سر بر می‌دارد و گاه به اجبار خاموش است.»

ژاله آموزگار

به گفته آموزگار، ندوشن کوشید که ایران را با عیب ها و حسن هایش بشناساند. او چون به این دیدگاه رسیده بود به دیگران یاد داد که دوست داشتن ایران باید به دور از خودبزرگ بینی باشد. هیچ رویدادی نتوانسته است و نخواهد نتوانست ریشه ژرف تو را قطع کند زیرا به قول اسلامی ندوشن تا ریشه در آب است، امید است. او ادامه داد: «اسلامی ندوشن هرگز به انقطاع این سرزمین نیندیشید و به تداوم آن اعتقاد داشت، او به مولوی، سعدی و حافظ حرمت گذاشت و از دیگر فرزندان غافل نشد و در آثارش از رودکی تا بهار را بررسی کرد. او با دلیل و برهان و زندگی و مرگ در شاهنامه به ما ثابت کرد که چرا فرزند نامدار ایران، فردوسی، شاعری بزرگ و جهانی است.»

بیشتر بخوانید:

نقد شاعران مداح و متملق در اشعار سعدی شیرازی / پندهای سعدی برای به سر عقل آمدن قدرتمداران / نوآوری معتدلانه سعدی و تحول تند و تیز مدرنیته
هوشیاری شراب لحظه باوری، نظریه ای که خیام به جهان عرضه کرد / نظریه خیام خارج از هستی شناسی مسلط شاعران ایرانی
فرهنگ رجایی: یادگار طباطبایی برای «ایران خانم» اندیشه ایرانشهری در قرن 21 است / طباطبایی نه گذران زندگی که زندگی به جا گذاشت
لحظه ای که به حال عادی بازگشتم، ساعتها گذشته بود ...

۲۱۶۲۱۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899421

دیگر خبرها

  • عضو هیأت علمی دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان استاد نمونه کشوری شد
  • درگذشت پزشک زن بیمارستان شریعتی / آیا خودکشی کرد؟
  • دستگیری استاد فلسفه دانشگاه کلمبیا نماد سیاست سرکوب سیستماتیک در غرب است
  • احمد خاتمی: به زور کسی را به بهشت نمی‌بریم، جلوی ناهنجاری خواهیم ایستاد | انگ زدن بی‌حجابی را حل نمی‌کند
  • متخصص بیمارستان شریعتی تهران خودکشی کرد
  • احمد خاتمی : به زور کسی را به بهشت نمی‌بریم، اما جلوی ناهنجاری خواهیم ایستاد
  • پیام محمدعلی اسلامی ندوشن به خاتمی چه بود؟ / شاهنامه نمی گذارد ایران در خواب غفلت باقی بماند / ادیبان و فیلسوفان بزرگی که عامل تهاجم فرهنگی اعلام شدند
  • حمایت استاد حوزه علمیه قم از اجرای طرح «نور» فراجا
  • حمایت هزار استاد حوزه علمیه قم از اجرای طرح «نور» فراجا
  • مستند «عشق و فلسفه» در مورد زندگی «نادیا مفتونی» استاد فلسفه دانشگاه تهران